غزلی سوخته! - شین مثل شعور
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

غزلی سوخته!

به نام خدا

 

http://www.damghannews.com/wp-content/uploads/IMG23213648-240x160.jpg

با سلام به همه . ما هرچه از جبهه و جنگ می‌گوییم عطشمان بیشتر می‌شود . این هم آخرین کار این حقیر تقدیم به همه جهادیان چه در جنگ سرد ( هشت سال دفاع مقدس ) و چه در جنگ نرم ( سایبری ):

شط می‌رود به عشق جگرهای سوخته

ما مانده‌ایم و هور و کپرهای سوخته

ای تانکهای وحشیِ بی چشم و رو ، اگر

سبزند این چراغ خطر‌های سوخته

در چار راه عشق زمینگیر می‌شوید

با لوله‌ و شنی و سپرهای سوخته (1)

معلوم نیست چیزی از این باغ کم شود

در وحشت هجوم تبرهای سوخته

از نقشه کلاس چه بر جای مانده است ؟

: البرزهای پاره ، خزرهای سوخته !

گنجشکها هم از اینجا کوچ کرده اند

با سینه‌های زخمی و پرهای سوخته

موجی شدند آخرش این سینه سرخها

با یاد داغ شانه بسرهای سوخته

این نخلها که آینة ذهنشان پر است

از خاطرات مبهم سرهای سوخته

در امتداد سینة هم ایستاده‌اند

با کوله های خسته ، کمرهای سوخته

امروز شهر دارد تشییع می‌شود

با چند تکه کهنه خبرهای سوخته !

بعد از گذشت اینهمه سال آه باز هم

شط می‌رود به عشق جگرهای سوخته

 

پ. ن :

1- شنی به قسمتی از تانک می‌گویند که مانند نواری فولادی است و تانک با کمک آن حرکت می کند ( اینجا برای رعایت وزن باید یای شنی با تشدید خوانده شود )




تاریخ : چهارشنبه 92/4/12 | 3:17 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

  • paper | سبزک | تبلیغات متنی